معنی فارسی glut-
B1انبوه، به معنی عرضه بیش از حد یک کالا یا محصول به گونهای که تقاضا را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
An excessive supply of something that exceeds demand.
- OTHER
example
معنی(example):
بازار با انبوهی از محصولات روبرو شد، که به کاهش قیمتها منجر شد.
مثال:
The market experienced a glut of products, leading to reduced prices.
معنی(example):
در فصل برداشت، معمولاً با انبوهی از تأمین مواد غذایی روبرو میشویم.
مثال:
During the harvest season, there is often a glut of food supplies.
معنی فارسی کلمه glut-
:
انبوه، به معنی عرضه بیش از حد یک کالا یا محصول به گونهای که تقاضا را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.