معنی فارسی glutamic acid
B1یک اسید آمینه غیر ضروری که برای تولید پروتئین و عملکرد مغز مهم است.
An amino acid that plays a role in protein synthesis and neurotransmission.
- noun
noun
معنی(noun):
A nonessential amino acid, α-amino-glutaric acid, occurring widely in animal and plant tissues; the salt, monosodium glutamate is used as a flavour-enhancing seasoning.
example
معنی(example):
اسید گلوتامیک برای سنتز پروتئین در بدن مهم است.
مثال:
Glutamic acid is important for protein synthesis in the body.
معنی(example):
این ماده در مغز به عنوان یک انتقال‌دهنده عصبی عمل می‌کند و بر یادگیری تأثیر دارد.
مثال:
It acts as a neurotransmitter in the brain, affecting learning.
معنی فارسی کلمه glutamic acid
:
یک اسید آمینه غیر ضروری که برای تولید پروتئین و عملکرد مغز مهم است.
