معنی فارسی glutinant
B1گلتینان، مادهای که باعث چسبندگی و قوام در ترکیبات میشود.
A substance that causes stickiness in mixtures.
- NOUN
example
معنی(example):
مادهی گلتینان خمیر را چسبناک کرد.
مثال:
The glutinant substance made the dough sticky.
معنی(example):
برخی از دستورها به گلتینان نیاز دارند تا بافت مناسب را به دست آورند.
مثال:
Some recipes require a glutinant to achieve the right texture.
معنی فارسی کلمه glutinant
:گلتینان، مادهای که باعث چسبندگی و قوام در ترکیبات میشود.