معنی فارسی glutinously
B1به صورت چسبناک یا با بافتی چسبناک، در زمینههای مختلف به کار میرود.
In a sticky or glutinous manner; often used to describe food textures or speech patterns.
- ADVERB
example
معنی(example):
برنج به صورت چسبناک پخته شد و این آن را برای سوشی مناسب کرد.
مثال:
The rice was cooked glutinously, making it perfect for sushi.
معنی(example):
او به صورت چسبناک صحبت کرد و کلماتش به هم چسبیده بودند.
مثال:
He spoke glutinously, his words sticking together.
معنی فارسی کلمه glutinously
:به صورت چسبناک یا با بافتی چسبناک، در زمینههای مختلف به کار میرود.