معنی فارسی glycated

B1

گلیکاته، اشاره به پروتئین‌هایی دارد که قند به آن‌ها متصل شده است و می‌تواند بر عملکرد آن‌ها تأثیر بگذارد.

Referring to proteins that have glucose attached, affecting their function.

adjective
معنی(adjective):

Glycosylated

example
معنی(example):

دیابت می‌تواند باعث گلیکاته شدن پروتئین‌ها شود و عملکرد آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد.

مثال:

Diabetes can cause proteins to become glycated, affecting their function.

معنی(example):

سطوح هموگلوبین گلیکاته می‌توانند برای ارزیابی کنترل قند خون اندازه‌گیری شوند.

مثال:

Glycated hemoglobin levels can be measured to assess blood sugar control.

معنی فارسی کلمه glycated

: معنی glycated به فارسی

گلیکاته، اشاره به پروتئین‌هایی دارد که قند به آن‌ها متصل شده است و می‌تواند بر عملکرد آن‌ها تأثیر بگذارد.