معنی فارسی glycocholic

B2

نوعی اسید صفراوی که در هضم چربی‌ها و متابولیسم آن‌ها نقش دارد.

A type of bile acid that aids in the digestion and metabolism of fats.

example
معنی(example):

اسید گلیکوشولیک به متابولیسم چربی کمک می‌کند.

مثال:

Glycocholic acid assists in fat metabolism.

معنی(example):

تحقیقات نشان می‌دهد که ترکیبات گلیکوشولیک می‌توانند از عملکرد کبد حمایت کنند.

مثال:

Research shows glycocholic compounds can support liver function.

معنی فارسی کلمه glycocholic

:

نوعی اسید صفراوی که در هضم چربی‌ها و متابولیسم آن‌ها نقش دارد.