معنی فارسی glycogenetic

B2

گلیکوژنزی، مربوط به فرایندهای تشکیل گلیکوژن در بدن.

Relating to the formation or synthesis of glycogen.

example
معنی(example):

فرایندهای گلیکوژنزی برای ذخیره انرژی ضروری هستند.

مثال:

Glycogenetic processes are essential for energy storage.

معنی(example):

در مسیرهای گلیکوژنزی، گلوکز به گلیکوژن تبدیل می‌شود.

مثال:

In glycogenetic pathways, glucose is converted into glycogen.

معنی فارسی کلمه glycogenetic

:

گلیکوژنزی، مربوط به فرایندهای تشکیل گلیکوژن در بدن.