معنی فارسی glycoproteid
B1پروتئین‌هایی که قندها به آن‌ها متصل هستند و در فرآیندهای زیستی نقش کلیدی ایفا می‌کنند.
Proteins that have sugars attached to them, playing key roles in biological processes.
- NOUN
example
معنی(example):
گلیکوپروتئید، پروتئینی است که قندها به آن متصل شده‌اند.
مثال:
A glycoproteid is a protein that has sugars attached to it.
معنی(example):
گلیکوپروتئیدها در ارتباطات بین سلولی نقش دارند.
مثال:
Glycoproteids play roles in cell-cell communication.
معنی فارسی کلمه glycoproteid
:
پروتئین‌هایی که قندها به آن‌ها متصل هستند و در فرآیندهای زیستی نقش کلیدی ایفا می‌کنند.
