معنی فارسی gnasher
B1گنچر، حیوانی با دندان‌های قوی که معمولاً در جویدن غذاهای سخت معروف است.
A creature, often used to describe animals with strong biting capabilities.
- noun
noun
معنی(noun):
One who gnashes the teeth.
معنی(noun):
A tooth.
example
معنی(example):
یک گنچر نوعی حیوان است که به دندان‌های قوی‌اش معروف است.
مثال:
A gnasher is a type of animal known for its strong teeth.
معنی(example):
گنچر در حال جویدن یک تکه چوب سفت بود.
مثال:
The gnasher was chewing on a tough piece of wood.
معنی فارسی کلمه gnasher
:
گنچر، حیوانی با دندان‌های قوی که معمولاً در جویدن غذاهای سخت معروف است.
