معنی فارسی gnathonically
B1به طرز مربوط به فک، به ویژه در تحلیل و اندازهگیری مربوط به آن.
In a manner relating to the jaw.
- ADVERB
example
معنی(example):
دانشمند به اندازهگیری فک به صورت گناتونیک اشاره کرد.
مثال:
The scientist discussed gnathonically measuring the jaw structure.
معنی(example):
در برخی مطالعات، دانشمندان استخوانها را به طور گناتونیک تحلیل میکنند.
مثال:
In some studies, scientists analyze bones gnathonically.
معنی فارسی کلمه gnathonically
:به طرز مربوط به فک، به ویژه در تحلیل و اندازهگیری مربوط به آن.