معنی فارسی gnatling

B1

نوعی حشره بسیار کوچک، مشابه گنهی، که معمولاً در مناطق مرطوب وجود دارد.

A small insect similar to a gnat, often found in wet areas.

example
معنی(example):

یک گناتلینگ حشره‌ای ریز است که می‌تواند در نزدیکی آب یافت شود.

مثال:

A gnatling is a tiny insect that can be found near water.

معنی(example):

در تابستان، گناتلینگ‌ها در اطراف باغ‌ها جمع می‌شوند.

مثال:

In the summer, gnatlings swarm around the gardens.

معنی فارسی کلمه gnatling

: معنی gnatling به فارسی

نوعی حشره بسیار کوچک، مشابه گنهی، که معمولاً در مناطق مرطوب وجود دارد.