معنی فارسی gnattiest
B1گناتیترین، صفت عالی به معنای آزاردهندهترین و کوچکترین.
The most trivial or annoying; the least significant.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گناتیترین شکایتی بود که هرگز شنیدهام.
مثال:
That was the gnattiest complaint I have ever heard.
معنی(example):
رفتار او گناتیترین چیزی بود که تمام روز با آن مواجه شدم.
مثال:
His behavior was the gnattiest I had to deal with all day.
معنی فارسی کلمه gnattiest
:
گناتیترین، صفت عالی به معنای آزاردهندهترین و کوچکترین.