معنی فارسی gnocco
B2نوعی غذای ایتالیایی که معمولاً از سیبزمینی یا آرد تهیه میشود.
An Italian dumpling often made from potatoes or flour.
- NOUN
example
معنی(example):
او در رستوران ایتالیایی، گنکو انتخاب کرد.
مثال:
He ordered gnocco at the Italian restaurant.
معنی(example):
گنکو با سس خوشمزهای سرو شد.
مثال:
The gnocco was served with a delicious sauce.
معنی فارسی کلمه gnocco
:
نوعی غذای ایتالیایی که معمولاً از سیبزمینی یا آرد تهیه میشود.