معنی فارسی go at
B1به سوی چیزی رفتن یا به آن ملحق شدن، به کار خاصی پرداخته و جدی تلاش کردن.
To approach or tackle something with energy or determination.
- verb
verb
معنی(verb):
To try to solve a problem a specific way; to undertake a task.
مثال:
I went at the issue for hours but could not come up with a way around it.
معنی(verb):
To start a fight with; to initiate an argument with.
example
معنی(example):
شما باید با اراده به درس‌های خود بپردازید.
مثال:
You should go at your studies with determination.
معنی(example):
او تصمیم گرفت از زاویه‌ای متفاوت به مشکل بپردازد.
مثال:
He decided to go at the problem from a different angle.
معنی فارسی کلمه go at
:
به سوی چیزی رفتن یا به آن ملحق شدن، به کار خاصی پرداخته و جدی تلاش کردن.
