معنی فارسی go flying
B1به معنی پرواز کردن با هواپیما یا هر وسیله پرندهای است.
To operate an aircraft or engage in the activity of flying.
- VERB
example
معنی(example):
من دوست دارم در تعطیلات آخر هفته پرواز کنم.
مثال:
I love to go flying on weekends.
معنی(example):
او یک دوره آموزشی را گذراند تا بتواند به طور منظم پرواز کند.
مثال:
He took a course so he could go flying regularly.
معنی فارسی کلمه go flying
:
به معنی پرواز کردن با هواپیما یا هر وسیله پرندهای است.