معنی فارسی go one's separate ways

B2

به معنای تفکیک و دور شدن از یکدیگر.

To end a relationship or collaboration and go in different directions.

example
معنی(example):

بعد از جلسه، تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم.

مثال:

After the meeting, we decided to go our separate ways.

معنی(example):

آنها اهداف مختلفی داشتند و از هم جدا شدند.

مثال:

They had different goals and went their separate ways.

معنی فارسی کلمه go one's separate ways

:

به معنای تفکیک و دور شدن از یکدیگر.