معنی فارسی go out of operation
B1تعطیل شدن به معنای متوقف شدن یا کار نکردن یک سیستم یا مکان است.
To stop functioning or operating.
- IDIOM
example
معنی(example):
کارخانه سال آینده تعطیل خواهد شد.
مثال:
The factory will go out of operation next year.
معنی(example):
پل قدیمی در حال تعطیل شدن است.
مثال:
The old bridge is going out of operation.
معنی فارسی کلمه go out of operation
:
تعطیل شدن به معنای متوقف شدن یا کار نکردن یک سیستم یا مکان است.