معنی فارسی go pfft

A2

صدای ناپدید شدن یا ترکیدن، معمولاً در مورد چیزهایی که سریع از بین می‌روند.

An onomatopoeic expression to describe the sound of something deflating or bursting.

example
معنی(example):

وقتی قوطی قدیمی را باز کردم، صدای پفت از آن بلند شد و حباب کرد.

مثال:

When I opened the old can, it went pfft and fizzed out.

معنی(example):

بادکنک زمانی که به طور تصادفی به آن نوک زدم پفت کرد.

مثال:

The balloon went pfft when I accidentally poked it.

معنی فارسی کلمه go pfft

: معنی go pfft به فارسی

صدای ناپدید شدن یا ترکیدن، معمولاً در مورد چیزهایی که سریع از بین می‌روند.