معنی فارسی go phut

B1

به صدا درآمدن، معمولاً از خرابی یا ترکیدگی.

A colloquial expression indicating a sudden failure or explosion.

example
معنی(example):

موتور هنگام روشن کردن ماشین به صدا افتاد.

مثال:

The engine went phut when I started the car.

معنی(example):

پس از اینکه لاستیک به صدا افتاد، مجبور شدیم آن را عوض کنیم.

مثال:

After the tire went phut, we had to change it.

معنی فارسی کلمه go phut

: معنی go phut به فارسی

به صدا درآمدن، معمولاً از خرابی یا ترکیدگی.