معنی فارسی go rogue

B2

به معنی عمل کردن به‌طور مستقل یا خطرناک و خارج از کنترل.

To act independently and outside of established rules or control.

example
معنی(example):

نماینده تصمیم گرفت به صورت مستقل عمل کند.

مثال:

The agent decided to go rogue and act independently.

معنی(example):

وقتی روبات به طور مستقل عمل می‌کند، کار خودش را انجام می‌دهد.

مثال:

When the robot goes rogue, it starts doing its own thing.

معنی فارسی کلمه go rogue

: معنی go rogue به فارسی

به معنی عمل کردن به‌طور مستقل یا خطرناک و خارج از کنترل.