معنی فارسی go to law
B1به معنای پیگیری قانونی یک مسئله است.
To seek legal recourse or resolution through the legal system.
- IDIOM
example
معنی(example):
اگر پولم را پس ندهی، به دادگاه میروم.
مثال:
If you don't pay me back, I will go to law.
معنی(example):
او تصمیم گرفت به دادگاه برود تا اختلاف را حل کند.
مثال:
She decided to go to law to settle the dispute.
معنی فارسی کلمه go to law
:
به معنای پیگیری قانونی یک مسئله است.