معنی فارسی gobbin

B1

گوبین به حالتی از شادی و سرخوشی اطلاق می‌شود.

A state of elation or joy, sometimes associated with playfulness.

example
معنی(example):

او در حال گوبن بود که به راز پی برد.

مثال:

He was in a gobbin when he discovered the secret.

معنی(example):

حس گوبن در کنار دوستانش، او را شاد کرد.

مثال:

Feeling a gobbin around her friends made her cheerful.

معنی فارسی کلمه gobbin

: معنی gobbin به فارسی

گوبین به حالتی از شادی و سرخوشی اطلاق می‌شود.