معنی فارسی god's own country
B1عبارتی که برای توصیف منطقهای با زیباییهای فوقالعاده و لذتبخش استفاده میشود.
A phrase often used to describe a beautiful, idyllic place, often implying divine blessing.
- NOUN
example
معنی(example):
مناظر دیدنی و فرهنگ باعث میشود که احساس کنیم اینجا کشور خود خداست.
مثال:
The scenic views and culture make it feel like God's own country.
معنی(example):
او با افتخار به منطقهاش کشور خود خدا میگوید.
مثال:
He proudly calls his region God's own country.
معنی فارسی کلمه god's own country
:عبارتی که برای توصیف منطقهای با زیباییهای فوقالعاده و لذتبخش استفاده میشود.