معنی فارسی god-time
B1خدا-زمان، تجربهای خاص و معنادار که به فرد احساس خوب و آرامش میدهد، بهگونهای که همچون یک هدیهای از زمان احساس میشود.
A special experience or period of time that brings joy and a sense of peace, often considered a gift from time itself.
- OTHER
example
معنی(example):
بسیاری از مردم معتقدند که گذراندن وقت در طبیعت یک تجربهٔ خدا-زمان است.
مثال:
Many people believe that spending time in nature is a god-time experience.
معنی(example):
برای او، خواندن یک کتاب خوب خالصانه خدا-زمان است.
مثال:
For her, reading a good book is pure god-time.
معنی فارسی کلمه god-time
:
خدا-زمان، تجربهای خاص و معنادار که به فرد احساس خوب و آرامش میدهد، بهگونهای که همچون یک هدیهای از زمان احساس میشود.