معنی فارسی godmothership

B1

مادری مذهبی بودن به معنای ایفای نقش حمایتی و راهنمایی برای یک کودک در روابط مذهبی است.

The role of a godmother, often involving care, guidance, and support for the godchild.

example
معنی(example):

مادری مذهبی او شامل مراقبت از فرزند مذهبی‌اش بود.

مثال:

Her godmothership involved caring for her godchild.

معنی(example):

در مادری مذهبی‌اش، او همیشه راهنمایی می‌کرد.

مثال:

In her godmothership, she always provided guidance.

معنی فارسی کلمه godmothership

:

مادری مذهبی بودن به معنای ایفای نقش حمایتی و راهنمایی برای یک کودک در روابط مذهبی است.