معنی فارسی godwards
B2به سمت خدا، حالتی است که در آن شخص تلاش میکند توجه و فکر خود را به خدا معطوف کند.
In a direction towards God, often used in a spiritual or meditative context.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Towards God
example
معنی(example):
او در حین مراقبه احساس کرد که افکارش به سمت خدا میرود.
مثال:
She felt her thoughts turning godwards during meditation.
معنی(example):
شیوههای روزانهاش راهی است برای اینکه قلبش را به سمت خدا برگرداند.
مثال:
His daily practices are a way to turn his heart godwards.
معنی فارسی کلمه godwards
:
به سمت خدا، حالتی است که در آن شخص تلاش میکند توجه و فکر خود را به خدا معطوف کند.