معنی فارسی goitrogenicity

B1

توانایی یک ماده برای ایجاد گواتر یا اختلال در عملکرد تیروئید.

The property of a substance to cause goiter or disrupt thyroid function.

example
معنی(example):

گواترژنیسیته غذا برای کسانی که مشکلات تیروئیدی دارند، نگران‌کننده بود.

مثال:

The goitrogenicity of the food was a concern for those with thyroid issues.

معنی(example):

پژوهشگران گواترژنیسیته غذاهای گیاهی مختلف را اندازه‌گیری می‌کنند.

مثال:

Researchers measure the goitrogenicity of various plant foods.

معنی فارسی کلمه goitrogenicity

:

توانایی یک ماده برای ایجاد گواتر یا اختلال در عملکرد تیروئید.