معنی فارسی gold-coloured

A2

رنگی که شبیه به طلا است؛ عموماً در توصیف اشیاء یا لباس‌ها استفاده می‌شود.

Having the color of gold; a shiny yellowish color.

example
معنی(example):

او در مهمانی یک dress طلایی پوشیده بود.

مثال:

She wore a gold-coloured dress to the party.

معنی(example):

قاب طلایی رنگ و درخشان است.

مثال:

The frame is gold-coloured and shiny.

معنی فارسی کلمه gold-coloured

: معنی gold-coloured به فارسی

رنگی که شبیه به طلا است؛ عموماً در توصیف اشیاء یا لباس‌ها استفاده می‌شود.