معنی فارسی goldmist

B1

مه‌ای با رنگ طلایی که ممکن است در صبح زود یا هنگام غروب ایجاد شود و جلوه‌ای زیبا به منظر می‌دهد.

A mist that has a golden hue, often seen during sunrise or sunset, giving a beautiful effect to the scenery.

example
معنی(example):

صبح با مه طلایی در افق پر شده بود.

مثال:

The morning was filled with goldmist over the horizon.

معنی(example):

منظر زیر مه طلایی جذاب به نظر می‌رسید.

مثال:

The landscape appeared enchanting under the golden mist.

معنی فارسی کلمه goldmist

:

مه‌ای با رنگ طلایی که ممکن است در صبح زود یا هنگام غروب ایجاد شود و جلوه‌ای زیبا به منظر می‌دهد.