معنی فارسی golloping
B1عمل دویدن یا حرکت سریع و شتابان، معمولاً با حالت شاداب.
Running or moving in a lively and energetic manner.
- VERB
example
معنی(example):
سگ در حیاط در حال دویدن بود.
مثال:
The dog was golloping around the yard.
معنی(example):
آنها با خنده به سمت پایین تپه در حال دویدن بودند.
مثال:
They were golloping down the hill with laughter.
معنی فارسی کلمه golloping
:
عمل دویدن یا حرکت سریع و شتابان، معمولاً با حالت شاداب.