معنی فارسی gom
B2به عقب بردن یا در یک شکل مرتب قرار دادن.
To style hair back neatly, often using products.
- noun
noun
معنی(noun):
A foolish person.
example
معنی(example):
من دوست دارم موهایم را برای ظاهری مرتب به عقب جمع کنم.
مثال:
I like to gom my hair back for a neat look.
معنی(example):
او هر صبح از ژل برای مرتب کردن موهایش استفاده میکند.
مثال:
He uses gel to gom his hair every morning.
معنی فارسی کلمه gom
:
به عقب بردن یا در یک شکل مرتب قرار دادن.