معنی فارسی gondite

B1

گندیت کردن به معنی تعمیر یا بهبود وسیله‌ای با توجه به عملکرد بهتر است.

The act of refurbishing or improving equipment, often to enhance functionality.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند دوچرخه قدیمی خود را گندیت کنند.

مثال:

They decided to gondite their old bike.

معنی(example):

او به زودی برنامه دارد که اسکیت‌های خود را گندیت کند.

مثال:

She plans to gondite her roller skates soon.

معنی فارسی کلمه gondite

: معنی gondite به فارسی

گندیت کردن به معنی تعمیر یا بهبود وسیله‌ای با توجه به عملکرد بهتر است.