معنی فارسی goneburger
B2عبارتی غیررسمی برای بیان اینکه چیزی دیگر وجود ندارد یا به پایان رسیده است.
Slang for something that is no longer available or finished.
- IDIOM
example
معنی(example):
برنامههای قدیمی الآن تمام شده است.
مثال:
The old plans are goneburger now.
معنی(example):
زمانی که مهلت گذشت، تمام آن ایدهها تمام شدند.
مثال:
Once the deadline passed, all those ideas were goneburger.
معنی فارسی کلمه goneburger
:
عبارتی غیررسمی برای بیان اینکه چیزی دیگر وجود ندارد یا به پایان رسیده است.