معنی فارسی goneril

B1

شخصیت منفی در نمایشنامه‌ای که نمایانگر جاده‌های غیبت و فقدان است.

A negative character in a play who embodies themes of absence and loss.

example
معنی(example):

گوناویل شخصیتی در شاه لیر شکسپیر است.

مثال:

Goneril is a character in Shakespeare's King Lear.

معنی(example):

بسیاری از مطالعات بر انگیزه‌های گوناویل تمرکز دارند.

مثال:

Many studies focus on Goneril's motivations.

معنی فارسی کلمه goneril

: معنی goneril به فارسی

شخصیت منفی در نمایشنامه‌ای که نمایانگر جاده‌های غیبت و فقدان است.