معنی فارسی gonfalonierate
B1گنفاالونیرا، موقعیت یا مقام شخصی که مسئولیت نگهداری پرچم یا علامت را دارد.
The office or position of a gonfaloniere, or standard-bearer.
- NOUN
example
معنی(example):
نقش او به عنوان گنفاالونیرا با رهبری قوی و دیدگاه مشخص مشخص شد.
مثال:
His gonfalonierate was marked by strong leadership and vision.
معنی(example):
گنفاالونیرا شهر مسئولیتهای زیادی داشت.
مثال:
The gonfalonierate of the city had many responsibilities.
معنی فارسی کلمه gonfalonierate
:
گنفاالونیرا، موقعیت یا مقام شخصی که مسئولیت نگهداری پرچم یا علامت را دارد.