معنی فارسی gongman
B1گونگزن، فردی که به نواختن گونگ میپردازد.
A person who plays a gong.
- NOUN
example
معنی(example):
گونگزن ساز سنتی را به جشنواره آورد.
مثال:
The gongman brought the traditional instrument to the festival.
معنی(example):
در معبد، گونگزن زمانهای دعا را اعلام میکند.
مثال:
At the temple, the gongman signals the prayer times.
معنی فارسی کلمه gongman
:
گونگزن، فردی که به نواختن گونگ میپردازد.