معنی فارسی gonoblastic

C1

مربوط به مراحل گونوبلاستی و تولید مثل در موجودات.

Relating to the developmental stage involving gonoblasts.

example
معنی(example):

مرحله گونوبلاستیک توسعه در برخی گونه‌ها بسیار مهم است.

مثال:

The gonoblastic stage of development is crucial in certain species.

معنی(example):

سلول‌های گونوبلاستیک در تشکیل گامت‌ها نقش دارند.

مثال:

Gonoblastic cells are involved in the formation of gametes.

معنی فارسی کلمه gonoblastic

: معنی gonoblastic به فارسی

مربوط به مراحل گونوبلاستی و تولید مثل در موجودات.