معنی فارسی gonotyl
B1گونوتیل، ساختاری کوچک مرتبط با گونوفور است که در بررسیهای زیستشناسان دریایی مورد توجه است.
A small structure associated with gonophores in certain marine organisms.
- NOUN
example
معنی(example):
گونوتیل ساختاری کوچک است که به گونوفور مرتبط است.
مثال:
The gonotyl is a small structure associated with the gonophore.
معنی(example):
مطالعه گونوتیلها میتواند بینشهایی درباره روشهای تولید مثل ژلهماهیها ارائه دهد.
مثال:
Studying gonotyls can provide insights into reproductive methods of jellyfish.
معنی فارسی کلمه gonotyl
:
گونوتیل، ساختاری کوچک مرتبط با گونوفور است که در بررسیهای زیستشناسان دریایی مورد توجه است.