معنی فارسی good cop
B1پلیسی که به نمایندگی از قانون، با مهربانی و همدلی با مظنون رفتار میکند.
A police officer who acts in a sympathetic or understanding manner, usually in contrast to a harsh officer.
- NOUN
example
معنی(example):
پلیس خوب خیلی با مظنون مهربان بود.
مثال:
The good cop was very kind to the suspect.
معنی(example):
در فیلم، پلیس خوب همیشه سعی میکند کمک کند.
مثال:
In the movie, the good cop always tries to help.
معنی فارسی کلمه good cop
:
پلیسی که به نمایندگی از قانون، با مهربانی و همدلی با مظنون رفتار میکند.