معنی فارسی good-bys
B1جمع خداحافظی با خط تیره، به یک احساس ناامیدی و توقع ارتباط بعدی در کنار میآید.
Another informal form of goodbyes that evokes emotion in farewells.
- noun
noun
معنی(noun):
An utterance of goodbye, the wishing of farewell to someone.
مثال:
They made their good-byes.
example
معنی(example):
خداحافظیها غمانگیز بودند، اما قول دادیم در تماس بمانیم.
مثال:
The good-bys were sad, but we promised to stay in touch.
معنی(example):
او یادداشتی با خداحافظیهایش برای همه نوشت.
مثال:
She wrote a note with her good-bys to everyone.
معنی فارسی کلمه good-bys
:
جمع خداحافظی با خط تیره، به یک احساس ناامیدی و توقع ارتباط بعدی در کنار میآید.