معنی فارسی googs
B1اشیاء عجیب یا غیرمعمول، ممکن است به صورت تصادفی جمعآوری شوند.
Strange or peculiar objects that are often found in an unusual context.
- noun
noun
معنی(noun):
An egg.
example
معنی(example):
در طول تعطیلات، چند شیء عجیب و غریب در ساحل پیدا کردم.
مثال:
I found some googs on the beach during our vacation.
معنی(example):
آن اشیاء عجیب و غریب فقط وسایل تصادفی هستند که باقی ماندهاند.
مثال:
Those googs are just random objects left behind.
معنی فارسی کلمه googs
:
اشیاء عجیب یا غیرمعمول، ممکن است به صورت تصادفی جمعآوری شوند.