معنی فارسی gooky
B1گودکی، حالتی نامطلوب یا نامناسب، معمولاً به مواد غذایی یا وضعیت ظاهری اشاره دارد.
A slang term describing something messy, sticky, or unpleasant.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این غذا گودکی و چندان جذاب نبود.
مثال:
The dish was gooky and not very appealing.
معنی(example):
موهای او بعد از گیر کردن در باران گودکی به نظر میرسید.
مثال:
His hair looked gooky after being caught in the rain.
معنی فارسی کلمه gooky
:
گودکی، حالتی نامطلوب یا نامناسب، معمولاً به مواد غذایی یا وضعیت ظاهری اشاره دارد.