معنی فارسی gooly
B1 /ˈɡuːli/این واژه به معنای افرادی است که تلاش میکنند جالب و سرگرمکننده باشند اما این کار را به خوبی انجام نمیدهند.
A term for someone who tries to be funny or entertaining but fails awkwardly.
- noun
noun
معنی(noun):
A pebble, a small rock.
example
معنی(example):
او سعی کرد که گولی باشد ولی در نهایت خود را شرمنده کرد.
مثال:
He tried to be a gooly but ended up embarrassing himself.
معنی(example):
در مهمانی گولی نباش؛ فقط خودت باش.
مثال:
Don't be a gooly at the party; just be yourself.
معنی فارسی کلمه gooly
:
این واژه به معنای افرادی است که تلاش میکنند جالب و سرگرمکننده باشند اما این کار را به خوبی انجام نمیدهند.