معنی فارسی gorging
B1گنجاندن به معنی پرخوری یا خوردن به شدت و با ولع است.
The act of eating greedily or to excess.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of one who gorges, or eats to satiety.
example
معنی(example):
او در طول ماراتن فیلم، به شدت به شکلاتها حمله میکرد.
مثال:
He was gorging on candy during the movie marathon.
معنی(example):
بعد از پیادهروی طولانی، متوجه شدیم که به شدت در حال خوردن ساندویچها هستیم.
مثال:
After the long hike, we found ourselves gorging on sandwiches.
معنی فارسی کلمه gorging
:
گنجاندن به معنی پرخوری یا خوردن به شدت و با ولع است.