معنی فارسی gorgonesque

B1

گورگونسک، صفتی برای توصیف ویژگی‌هایی که شبیه به گورگون‌ها هستند و احساساتی از حیرت یا ترس را منتقل می‌کنند.

An adjective describing characteristics that are reminiscent of Gorgons, evoking feelings of awe or fear.

example
معنی(example):

ویژگی‌های گورگونسک این مجسمه را بسیار منحصر به فرد کرد.

مثال:

The gorgonesque features of the sculpture made it quite unique.

معنی(example):

سبک نوشتاری او دارای جذابیت گورگونسک است که خوانندگان را مجذوب خود می‌کند.

مثال:

Her writing style has a gorgonesque flair that intrigues readers.

معنی فارسی کلمه gorgonesque

:

گورگونسک، صفتی برای توصیف ویژگی‌هایی که شبیه به گورگون‌ها هستند و احساساتی از حیرت یا ترس را منتقل می‌کنند.