معنی فارسی gorsy

B1

مربوط به مناطق پوشیده از گورز، به ویژه با گل‌های زرد که به رنگ است.

Pertaining to areas covered with gorse, especially with yellow flowers.

example
معنی(example):

چشم‌انداز با گل‌های زرد روشن گورسی بود.

مثال:

The landscape was gorsy with bright yellow flowers.

معنی(example):

ما از یک منطقه گورسی پر از بوته‌ها عبور کردیم.

مثال:

We walked through a gorsy area filled with shrubs.

معنی فارسی کلمه gorsy

: معنی gorsy به فارسی

مربوط به مناطق پوشیده از گورز، به ویژه با گل‌های زرد که به رنگ است.