معنی فارسی gosmore
B1گوسمور، به معنای مراقبت و نگهداری از باغ و محیط زیست.
To tend to or take care of a garden or outdoor space.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت این آخر هفته باغش را گوسمور کند.
مثال:
He decided to gosmore his garden this weekend.
معنی(example):
گوسمور موضوع صحبت در میز شام بود.
مثال:
Gosmore was the topic of conversation at the dinner table.
معنی فارسی کلمه gosmore
:
گوسمور، به معنای مراقبت و نگهداری از باغ و محیط زیست.