معنی فارسی goto

A1

فعل حرکتی که به معنی حرکت به سمت یک نقطه یا مکان خاص است.

To move or proceed to a specific location.

example
معنی(example):

برای دانستن اینکه کجا می‌روید، به نقشه نیاز دارید.

مثال:

To know where you go, you need a map.

معنی(example):

مطمئن شوید که به مکان درست برای جلسه بروید.

مثال:

Make sure to goto the right place for the meeting.

معنی فارسی کلمه goto

: معنی goto به فارسی

فعل حرکتی که به معنی حرکت به سمت یک نقطه یا مکان خاص است.