معنی فارسی gourde
B2قوطی یا ظرفی برای نگهداری مایعات، معمولاً از مواد طبیعی ساخته شده است.
A vessel used for holding liquids, often made from natural materials.
- noun
noun
معنی(noun):
The currency of Haiti, divided into 100 centimes.
example
معنی(example):
من پوست کدو را با آب پر کردم.
مثال:
I filled the gourde with water.
معنی(example):
او هنگام پیادهروی یک پوست کدو به همراه دارد.
مثال:
He carries a gourde while hiking.
معنی فارسی کلمه gourde
:
قوطی یا ظرفی برای نگهداری مایعات، معمولاً از مواد طبیعی ساخته شده است.