معنی فارسی gourmandises
B2گورماندیز، نوع خاصی از دسر یا شیرینی با طعمهای خاص و ظریف که معمولاً برای خوشگذرانی و لذت تهیه میشود.
Delicacies or fine desserts enjoyed for pleasure, often characterized by intricate flavors.
- verb
verb
معنی(verb):
To eat food in a gluttonous manner; to gorge; to make a pig of oneself.
example
معنی(example):
شیرینیفروشی نمایشی از گورماندیزهای زیبا داشت.
مثال:
The patisserie had a display of beautiful gourmandises.
معنی(example):
من عاشق لذت بردن از گورماندیزهای لوکس در تعطیلات هستم.
مثال:
I love to indulge in gourmet gourmandises during the holidays.
معنی فارسی کلمه gourmandises
:
گورماندیز، نوع خاصی از دسر یا شیرینی با طعمهای خاص و ظریف که معمولاً برای خوشگذرانی و لذت تهیه میشود.